اولین مستنداتی که نشان دهنده استفاده از هنر قلمزنی باشد به هزاران سال قبل از میلاد مسیح برمی گردد که از آن دوران جام طلایی حسنلو به جای مانده است. در دوران مادها یعنی بین 6 تا 7 قرن قبل از میلاد مسیح، مجسمه های فلزی با نقش و نگار حیوانات که مربوط به آشوری ها و سکایی هاست در سنندج پیدا شده است که نشان دهنده رونق و اهمیت پیوسته هنر قلمزنی اصفهان کنونی در ادوار مختلف تاریخی دارد. در دوره هخامنشیان شاهد اوج گرفتن هنر قلمزنی و فلزکاری هستیم که شاخه های چکش کاری و ترصیع نیز مورد توجه شاهان مختلف قرار گرفت که هرچند پس از حمله اسکندر بسیاری از آنان از بین رفت اما دو لوح سیمین و زرین به جای مانده است. در دوره سلوکیان شهرهای مرو و نسا تشکیل شدند و به دلیل نفوذ هنر دستان یونانیان، هنر قلمزنی نیز از آن تأثیر گرفت و در آثار به جای مانده از این دوران شاهد حضور سبک های هلنی بر روی ظروف هستیم.
در دوره اشکانیان قلمزنی روی نقره و طلا و مفرغ اضافه شدند. در دوره ساسانیان شاهد اوج گرفتن روابط شاهان ایران با یونان و روم هستیم که به همین دلیل تمامی نقش و نگارها و هنرهای درآمیخته در فلزات تأثیر پذیرفته از سبک های یونانی و رومی است. به عنوان مثال سبک های قلم زنی چکش کاری ورق سرد، تولید ظروف آستردار و تراش به کمک چرخ نیز اضافه شدند. در دوران اسلامی، همان شیوه ساسانیان ادامه پیدا کرد ولی کم کم طرح و نقش اسطوره های بومی و نقوش اسلامی و مذهبی جایگزین نمادهای قبلی شدند. در دوران مغول ها و تیموریان به دلیل تصرف روسیه و شهرهای اطراف و مهم آن توسط غازان خان شاهد حضور طرح های مصری و سوریه ای در هنر قلمزنی هستیم و خوشنویسی نیز به این هنر فلزکاری اضافه شد. در دوره صفویان تمامی هنرهای ایرانی از جمله قلمزنی، به اوج و شکوفایی رسیدند. متأسفانه قلم زنی در دوره قاجاریان مشابه تمامی هنرهای دیگر رو به ضعف نهاد و تنها شاهد ساخت جعبه ها و طلاکوبی ها و اسطرلاب سازی به کمک قلمزنی هستیم.