معرق در ایران در قرن 6 هجری یعنی در دوره سلجوقیان به سمت کمال رفت و بسیار متداول گردید. در قرن هشتم هجری هنرمندان معرق کار به مراتب از هنرمندان دوره سلجوقی کاملتر و ظریف تر این کار را انجام می دادند. در این قرن هنرمندان موفق شدند اجزایی را که اشکال معرق از آنها تشکیل می شود کوچکتر کنند و لطیف ترین و زیباترین اشکال بنائی و هندسی را در مجموعه ای از رنگهای زیبا و براق که جز در فنون و صنایع شرقی مخصوصاً ایرانی دیده نمی شود نمایش دهند. مخصوصاً ارزانی معرق، بیشتر موجب شیوع آن گردید. زیرا هزینه ساختن معرق های لعاب صدفی دار به مراتب کمتر از هزینه آجرهای کاشی مینایی بود و علت این امر واضح است. زیرا در کاشی لازم بود پس از کشیدن رنگ و نقش یک بار دیگر آن را در کوره گذارند و این عمل گذشته از هزینه اضافی که داشت؛ چندان مورد اطمینان نبود و حتی ممکن بود کاشی ها از کوره سالم بیرون نیاید.
هنر معرق کاری در قرن های نهم و دهم هجری به منتهای ترقی خود رسید و تا دوره صفوی در اوج خود بود و شهرهای اصلی معرق کاری در این دوره ها اصفهان، یزد، کاشان، هرات، سمرقند و آران و بیدگل بودند. معرق چوب در دوره قاجاریه به شیوه جایگزینی بوده، اما معرق به شیوه جدید (تکه چینی) نیز در این دوره متداول بوده است. معرق در این دوره اغلب روی مبلمان دیده می شود و به همراه چوب مفتول های فلزی نیز در حاشیه قطعات به کار رفته است